تو آفسايد: از مرحله پرت/ از محدوده خارج
توالت فرنگي: ماشين ماتيز
توپ: عالي/ خيلي خوب/ با حال
توپ جمکن: فرد حاشيهاي/ آدمي که در جمع به صورت فرع و حاشيه است
توپ فوتبال: سرگردان/ کسي که دائم به اين و آن حواله ميشود
تو پيچ خوبم: طرف را خوب ميپيچانم
تو خاکي زدن: 1. از مسير اصلي خارج شدن 2. در جمع حرف بيربط زدن
تو خطه: اهلش هست/ تو راه است/ رفتارش مثل رفتار ماست.
تو رو سننه؟: به تو چه مربوط است؟/ اين مسائل به شما مربوط نيست
تو زرد: 1. فاسد/ به دردنخور 2. خبرچين
تو فاز ديگهس: (از حوزه برقکاران) از مسئله پرت است/ متوجه موضوع نيست. (- بااب اون تو يک فاز ديگهس. ما ميگيم "ف" اون ميگه "پرويز"!
تو کتش نميره: حاليش نيست/ متوجه نيست/ قبول نميکند. (- هرچي ميگم که بدون کار نميشه زن گرفت، تو کتش نميره)
توکفي: بدحال هستي/ حالت خوش نيست
تو مود بودن: در شرايط خاص بودن/ در شرايط ويژهي کار بودن (- امروز تو مودش نيستم)
تون چويي: (مقلوب شدهي چون تويي)
تو کف ماندن: حيرت زده شدن
تونل جهنمي: دفتر معاون مدرسه/ کميتهي انضباطي دانشگاه/ اتاق بازرسي و بازجويي زندان
تو همين مايهها: در همين موارد/ در همين زمينهها
تو 18قدم: کسي که خيلي جلو رفته است/ کسي که پا را از گليم خودش فراتر نهاده است.
توالت فرنگي: ماشين ماتيز
توپ: عالي/ خيلي خوب/ با حال
توپ جمکن: فرد حاشيهاي/ آدمي که در جمع به صورت فرع و حاشيه است
توپ فوتبال: سرگردان/ کسي که دائم به اين و آن حواله ميشود
تو پيچ خوبم: طرف را خوب ميپيچانم
تو خاکي زدن: 1. از مسير اصلي خارج شدن 2. در جمع حرف بيربط زدن
تو خطه: اهلش هست/ تو راه است/ رفتارش مثل رفتار ماست.
تو رو سننه؟: به تو چه مربوط است؟/ اين مسائل به شما مربوط نيست
تو زرد: 1. فاسد/ به دردنخور 2. خبرچين
تو فاز ديگهس: (از حوزه برقکاران) از مسئله پرت است/ متوجه موضوع نيست. (- بااب اون تو يک فاز ديگهس. ما ميگيم "ف" اون ميگه "پرويز"!
تو کتش نميره: حاليش نيست/ متوجه نيست/ قبول نميکند. (- هرچي ميگم که بدون کار نميشه زن گرفت، تو کتش نميره)
توکفي: بدحال هستي/ حالت خوش نيست
تو مود بودن: در شرايط خاص بودن/ در شرايط ويژهي کار بودن (- امروز تو مودش نيستم)
تون چويي: (مقلوب شدهي چون تويي)
تو کف ماندن: حيرت زده شدن
تونل جهنمي: دفتر معاون مدرسه/ کميتهي انضباطي دانشگاه/ اتاق بازرسي و بازجويي زندان
تو همين مايهها: در همين موارد/ در همين زمينهها
تو 18قدم: کسي که خيلي جلو رفته است/ کسي که پا را از گليم خودش فراتر نهاده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر